....

ساخت وبلاگ
ششم دی ۱۳۹۵ بود ساعت ۹ و خرده ای صبح بهش پیام دادم خودمو معرفی کردم. سلام بیتا هستم از ... اهل چت غیر اخلاقی و عکس راحت نیستم . و شما؟. و این بود آغاز عشق منو آرش. روز اول کل روزو با هم چت کردیمو متوجه نشدیم زمان چطور گذشت.. شب هم تا سه صبح گاهی تا چهار با هم حرف میزدیم. طی این دو روز که با هم حرف میزدیم انگار کامل میشناختمش..انگار سالهاست آشناست..غریبه ی آشنای من.. روز دوم دوسش داشتم...تمام شبها و روزها با هم چت میکردیم...حدود بیست و‌دو روز بعد بود اولین قرار و دیداااار. بیست هشتم دی میدان ونک. خیابان ملاصدرا از دور دیدمش از ماشین پیاده شد و اومد درو برام باز کنه که در ماشین قفل شد.. وای خدای .......ادامه مطلب
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : خاطراتم, نویسنده : eshgheavaloakhat بازدید : 25 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 11:46

روز دوم دیدارمون خیلی زود اتفاق افتاد درست فرداش. من قرار بود بیام بانک آزمون داشتم و به آرش گفتم تهرانم. آرش هم سرما خورده بود و بیمار بود البته مثلا.خخخ اما باهام قرار گذاشت... سید خندان. جلو پارک قبل پل... کمی منتظر موندم که دیدم اومد و باز صدای قلبمو به وضوح میشنیدم. کنارش نشستمو گفت سرمای شدید خورده ازش نگیرم منم از ماسک اضافه ای که داشت زدمو عینک افتابی هم به چشم عین گربه نره کنارش نشستم. بعد کمی احوال پرسی ارش گفت بریم ناهار ... رفتیم پدیده ...شاندیز... ناهاری که هنوز آرش میگه همشو من خوردم ولی خودمون میدونیم همشو آرش خورد...خخخ ناهار جوجه و میگو کبابی سفارش دادیم... البته ناگفته نمونه .......ادامه مطلب
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : جلسه,دیدار, نویسنده : eshgheavaloakhat بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 11:46

دیدارها تکرار میشد و ما همچنان به هم نزدیکتر و نزدیکتر.... آرش از نقشه های آینده و خونه و آرزوهامون میگفت و منم مست عشقش باورم میشد... تا روز نحس لعنتی... چند روز قبل عید بود به طور اتفاقی به پیج خواهر و مادرش سر زدمو تو تولد خواهر زادش دیدم امضای آرش کنارش اسم خانوم سابقشم هست... شک کردم گفتم دلیلی نداره وقتی کسی جدا میشه اسمش هنوز باشه.... بتاریخ نگاه کردمو حساب کردم میشد پنج ماه قبل یعنی دو ماه قبل آشناییمون و ما سه ماهم نشده میشناسیم همو در حالیکه او میگفت چهار ساله جدا شدن.  از آرش پرسیدم گفت داستان داره مادر پسرش بخاطر پسرشون تو مراسما میاد و مجبور شدم چون فامیل هم نمیدونن جدا شدیم اسمشو .......ادامه مطلب
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : دیدارها, نویسنده : eshgheavaloakhat بازدید : 26 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 11:46

دیدارها هر جمعه تکرار میشد گاهی هم پنجشنبه اما هفته ای یکبار همو باید میدیدیم .. بیرون قرار میذاشتیمو و میرفتیم هر جا که بنظرمون خوب بود اما آخرش یه سر به کافه ایران ختم میشد. با هم توافق کردیم محرم شیم و تو باغ پدری داخل ماشین به هم محرم شدیم .ناهار جوجه مکزیکی در کنار هم خوردیمو و از اینکه کنار همسرم بودم خدارو شکر میکردمو لذت میبردم.اولین عکس دو نفرمونو همونجای مقدس انداختیم و تقریبا اونجا شد پاتق منو عشقم....درست هشتم اردیبهشت اما فرداش بحثمون شد و با دعوا خواستم مدتو بهم ببخشه و اونم بخشید فرداش آشتی کردیمو بازم نا محرم شدیم و آرش گفت اینبار جدی میخونیم صیغه  رو حتی بخوای میریم محضر.. اما .......ادامه مطلب
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : اولین, نویسنده : eshgheavaloakhat بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 11:46

باز هم یه سفر فوق العاده.... تعطیلات چهاردهم پانزدهم خرداد بود و بازم برنامه سفر ریختیم... منم که کلا از خدام بود... کنار عشقم باشم هر جا باشم. حدودای ده شب دیگه طاقت نداشتم و بی قرارش بودم ولی عشقم منتظر بود ساعت دوازده به بعد خلوت شه جاده... حدود یک ربع به دوازده حرکت کرد بسمت کرج.... منم برای تو جاده یکم میوه و ردولوت مختص عشقمو یکم سمبوسه (بوراک) برداشته بودم. از یک گذشته بود که آرش رسید.... بازم سرخوش و مست و دستمون تو دست هم عازم سفر شدیم. تو جاده یه جا وایسادیم سمبوسه خوردیمو یکم خستگی پاهامونو در کردیم...بازم جاده و عشق و من... کنار ارش گذشت زمانو حس نمیکنم. حدودای هفت و نیم رسیدیم محم .......ادامه مطلب
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshgheavaloakhat بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 11:46

خانوم مریم با تمام بی اعتمادی هنوز اداعا داره میتونه باهاش زندگی کنه و میخواد به همین روش ادامه بدن اما من تا اعتماد نباشه نمیتونم و هنوز اعتماد نیست............................ پایان

+ نوشته شده در  چهارشنبه یکم شهریور ۱۳۹۶ساعت 9:3  توسط بیتا  | 
.......
ما را در سایت .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshgheavaloakhat بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 11:46